در اکوسیستم نوآوری بازیگران متعددی مشغول فعالیت می باشند که برخی از این بازیگران دارای بیشینه مفهومی و قدمت حضور بیشتری بوده و برخی دیگر از منظر مدل کسب و کار و سابقه مفهوم سازی مدت کوتاه تری است که جای خود را در اکوسیستم باز کرده اند. نمونه های بارز این دو گروه را می توان به ترتیب انکوباتورها و شتابدهنده ها دانست. در این نوشتار با تمرکز بر این دو بازیگر کلیدی اکوسیستم، تفاوت ها و تشابهات انکوباتور (مرکز رشد) و شتابدهنده را مورد بررسی قرار خواهیم داد. برای آشنایی با سایر بازیگران اکوسیستم نوآوری، مطالعه پست های دیگر وبلاگ پرتقال را توصیه می نماییم.
مرکز رشد یا انکوباتور به عنوان یکی از بازیگران کلیدی و تثبیت شده در فرآیند نوآوری می باشد که علیرغم تعابیر و تعاریف متفاوتی که از آن شده است، مجموعه خدماتی را در بر می گیرد که در نهایت توسعه کسب و کار (Business Development) را هدف قرار داده اند. این خدمات بر سه محور فرآیندها، زیر ساخت ها و افراد کلیدی متمرکز می باشند و کسب و کارها در سطوح اولیه توسعه و تحول خود از این خدمات بهره می برند. از منظر سرمایه گذاری روی شرکت ها، انکوباتورها آماده شدن کسب و کارهای نوپا قبل از مواجه شدن با سرمایه گذاران خطرپذیر را بر عهده دارند.
نکته مهمی که باید در نظر داشت آن است که مراکز رشد که از نیمه دوم قرن بیستم وارد فضای کارآفرینی گردیدند، عموماً فضای فیزیکی و خدمات انکوباتوری را در اختیار شرکت های نوپا قرار می دهند. خدمات مذکور نیز معمولاً شامل آموزش کارآفرینان، دسترسی به شبکه ها و تجهیزات تخصصی را در بر می گیرد.
مدل کسب و کار انکوباتورها نیز بر پایه دریافت اجاره فضا یا حق دسترسی به زیرساخت ها، امکانات، شبکه ها و فضای اداری استوار می باشد و گاهاً برای خدمات جانبی اختیاری مانند مشاوره توسعه کسب و کار و یا دسترسی به اتاق جلسات و غیره هزینه های جنبی از شرکت های مستقر در مرکز رشد دریافت می گردد.
مهم آن است که بر اساس این مدل کسب و کار رایج و متداول در میان انکوباتورها، شرکت های مستقر در مراکز رشد می توانند آنچنان هم متمایل به رشد سریع نباشند و ما به ازای پرداخت هزینه های مذکور در مرکز رشد مستقر بمانند و صرفاً به ارائه گزارش های موردی یا ارزیابی های ادواری کفایت شود مگر آنکه بر اساس سیاست های مرکز رشد پس از گذشت یک بازه زمانی ۳ تا ۱۰ ساله، مجبور به عزیمت از مرکز رشد شوند و یا حداقل به واسطه رشد کسب و کار دیگر ماندن در انکوباتور از نظر فضا و زیرساخت های تولیدی برای آن ها توجیه نداشته باشد.
بر این اساس انکوباتورها را می توان دارای مشخصه های ذیل دانست:
در کنار انکوباتورها، شتابدهنده ها که پدیده ای جدیدتر می باشند که شاید از حدود سال ۲۰۰۵ میلادی در نظام نوآوری معرفی گردیدند، در سال های اخیر با سرعت بسیار بالایی در صنایع و حوزه های مختلف صنعت و فناوری گسترش یافته اند. این بازیگران تازه وارد خدمات خود را بر خلاف مراکز رشد بر اساس معیارهای متعدد به کارآفرینان نوپا و در قالب سیکل های مشخص سه ماهه تا یک الی دو سال ارائه می دهند.
خدمات شتابدهنده ها نیز عمدتاً متمرکز بر توسعه مدل/برنامه کسب و کار، تدوین پیچ دک (ارائه اسلایدی)، توسعه پروتوتایپ ها و آزمون اولیه بازار می باشد.
لازم بذکر است که جریان درآمدی شتابدهنده ها به جای آنکه بر دریافت حق اشتراک، هزینه خدمات یا اجاره فضای کار متمرکز باشد، بر دریافت بخشی از سهام استارتاپ در قبال خدمات و امکانات برقرار شده استوار می باشد. این بدان معناست که شتابدهنده ها بیش از انکوباتورها رشد محور می باشند و راهبرد آن ها متمرکز بر حداقل هدررفت منابع و نتیجتاً خلق شرکت هایی است که سریعاً مقیاس بپذیرند (یا سریعاً شکست بخورند).
البته در این میان شتابدهنده های شرکتی که تحت حمایت یک سازمان بزرگتر فعالیت می کنند ممکن است اهداف دیگری مانند مسئولیت اجتماعی، نوآوری درون سازمانی و یا برندسازی را دنبال کنند و چنین رویکردی نداشته باشند هرچند باید توجه داشت که شتابدهنده ها در ذات حقیقی خود حرکت به سوی رشد سریع را هدف قرار می دهند.
شتابدهنده ها بیش از آنکه بر ارائه فضای فیزیکی برای استقرار شرکت های نوپا تمرکز کنند بر ارائه خدمات به تیم های استارتاپی متمرکز می باشند و حداکثر فضای کار اشتراکی یا دسترسی استارتاپ ها به زیرساخت های اشتراکی را در دستور کار خود قرار می دهند. شتابدهنده ها عموماً سرمایه گذاری بذری را نیز بخشی از خدمات خود می دانند که برای بسیاری از استارتاپ ها حکم حیاتی ترین منبع مالی مورد نیاز جهت شکل گیری تیم و توسعه پروتوتایپ و مدل کسب و کار را دارد.
نکته مهم دیگر آنکه شتابدهنده اصولاً در کنار مفهوم استارتاپ معنا می گیرد. بر اساس تعریف ارائه شده توسط استیو بلنک، استارتاپ سازمانی است که در جستجوی یک مدل کسب و کار قابل تکرار و مقیاس پذیر می باشد. شتابدهنده ها در قبال این رسالت استارتاپ ها سه بازه زمانی پیشاشتابدهی، شتابدهی و پساشتابدهی را تعریف می کنند و در هر دوره متناسب با نیازهای آن سطح از بلوغ مدل و برنامه کسب و کار خدمات خود را جاری می نمایند.
به عنوان نمونه شتابدهنده پرتقال در حوزه علوم و فناوری های زیستی و در هر سه فاز پیشاشتابدهی، شتابدهی و پساشتابدهی خدمات متنوعی را طراحی نموده است. دوره های پیشاشتابدهی پرتقال حداکثر ۳ ماه، دوره های شتابدهی آن ۱۲ ماه (با در نظر گرفتن سطح بلوغ فناوری و نیازمندی های استارتاپ ها تا ۱۲ ماه دیگر نیز قابل تمدید می باشد) و دوره پساشتابدهی آن به مدت ۲۴ ماه می باشد.
با وجود همپوشانی ها و تمایزهای این دو بازیگر اکوسیستم کارآفرینی، هر یک را می توان ایفا کننده نقشی مستقل و مهم در سفر نوآوری (Innovation Journey) دانست که رسالت مشخص و حائز اهمیتی در قبال به بازار رساندن ابداعات و اختراعات دنیای علم و فناوری ایفا می نمایند. بر همین اساس تعامل و همکاری مشترک شتابدهنده ها و مراکز رشد در اکوسیستم های نوآوری به ویژه تخصصی و با محوریت یک حوزه خاص مانند نانوفناوری، زیست فناوری و امثالهم می تواند مزایای ویژه ای را به همراه داشته باشد.
وبلاگ پرتقال را دنبال کنید تا در پست های بعدی با زوایای جذاب تری از این دو بازیگر کلیدی اکوسیستم نوآوری و سایر بازیگران شاخص نظام نوآوری آشنا شوید!